حدیث ۷و ۸
7/ [7]- عَنْ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ، قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ یَقُولُ: مَلْعُونٌ کُلُّ بَدَنٍ لَایُصَابُ فِی کُلِّ أَرْبَعِینَ یَوْماً، قُلْتُ: مَلْعُونٌ؟!
قَالَ: مَلْعُونٌ، فَلَمَّا رَأَى عِظَمَ ذَلِکَ عَلَیَّ قَالَ، یَا یُونُسُ! إِنَّ مِنَ الْبَلِیَّةِ الْخَدْشَةَ، وَ اللَّطْمَةَ، وَ الْعَثْرَةَ، وَ النَّکْبَةَ، وَ الْهَفْوَةَ، وَ انْقِطَاعَ الشَّسْعِ، وَ اخْتِلَاجَ الْعَیْنِ، وَ أَشْبَاهَ ذَلِکَ، إِنَّ الْمُؤْمِنَ أَکْرَمُ عَلَى اللَّهِ مِنْ أَنْ یَمُرَّ عَلَیْهِ أَرْبَعُونَ یَوْماً لَایُمَحِّصُهُ فِیهَا [مِنْ] ذُنُوبِهُ وَ لَوْ بِغَمٍّ یُصِیبُهُ، لَایَدْرِی مَا وَجْهُهُ، وَ اللَّهِ! إِنَّ أَحَدَکُمْ لَیَضَعُ الدِّرْهَمَ بَیْنَ یَدَیْهِ فَیَزِنُهَا فَیَجِدُهَا نَاقِصَةً فَیَغْتَمُّ بِذَلِکَ، ثُمَّ یُعِیدُ وَزْنَهَا فَیَجِدُهَا سَوَاءً، فَیَکُونُ ذَلِکَ حَطًّا لِبَعْضِ ذُنُوبِه
7- یونس بن یعقوب گوید:
از امام صادق عَلَیْهِ السَّلَامُ شنیدم که مىفرمود: هر بدنى و جسمى که چهل روز یک بار مصیبت نبیند نفرین شده و ملعون است.
اظهار داشتم: نفرین شده و ملعون است؟!
فرمود: (بلى،) نفرین شده و ملعون است؛ و چون حضرت (مرا شگفت زده) دید که بر من چنین مطلبى سنگین است، فرمود: اى یونس! همانا خراش پوست، کوبیدگى، لغزیدن و افتادن، پیشامدی ناگوار وگرفتارىهاى زندگى، آزمند و ضعیف گشتن، پاره شدن بند کفش، لرزش پلکهاى چشم و مشابه آنها از انواع بلایا و مصیبتها است.
به راستى مؤمن گرامىتر از آن است که چهل روز بر او بگذرد و به جهت گناهان و خطاهایش به وسیله آزمایش پاک نگردد، اگر چه به سبب غم و اندوهى باشد که نداند چرا و چگونه بر او وارد شده است.
به خدا سوگند! بعضى از شما پولهاى سکّه نزدش گذاشته شود، چون محاسبه کند ناقص و کَم باشد، پس ناراحت و غمگین گردد؛ و چون دوباره محاسبه کند، ببیند که درست است، پس همین سبب از بین رفتن بعضى از گناهانش باشد.
8/ [8]- عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ، عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَى عَلَیْهِ السَّلَامُ، قَالَ: الْمُؤْمِنُ مِثْلُ کَفَّتَیِ الْمِیزَانِ، کُلَّمَا زِیدَ فِی إِیمَانِهِ زِیدَ فِی بَلَائِهِ.
8- امام کاظم عَلَیْهِ السَّلَامُ فرمود:
مؤمن همانند دو کفّه ترازو است، هر چه ایمانش قویتر گردد، بلاها و آزمایشاهایش بیشتر شود (هر که مقرّبتر است جام بلا بیشترش مىدهند).
و حسین علیه السلام...
منبع التمحیص باب اول